سلام آقای ابراهیم
تمنای دل و دیده
منم زهرا ، همون کس که
تو رویاهاش تو رو دیده
بازم شب شد ، دلم پر زد
کمیل ، فکه . شهید هادی
همونجایی که اونوقتا
برا من جونتو دادی .
دعا کن وقتی جون دادم
منم اسمم شهید باشه
تو بیست و شیشمین قطعه
برا دفنم یه جا باشه
سلام آقای ابراهیم
تمام هستیِ خواهر
تو دیدی که چه ها کردم
شبای روضه ی مادر
بگیر دست منو هادی .
اگرچه من گنهکارم
ولی دست خودم نیس که !!!
شهیدامون رو دوس دارم
نمیتونم ترانه ام رو
بهت تقدیم کنم چون که
لیاقت لازمه واسه
نوشتن از تو و فکه
من از روزی که تو هستی ،تموم حالتام خوبه
فشار خون که تنظیمه ، وَ نبضم هم که میکوبه
دارم فکر میکنم الان ، که تو دنیا چی کم دارم
اگر یک لحظه دستامو تو دستای تو بگذارم
همین که عاشقی خوبه، همین که پاک و دل رحمی
همین که خط خطی های منو تنها تو میفهمی
نسرین عماری _ تیر۹۶
درباره این سایت